رهبری چیست؟
رهبری چیست؟ ، به زبان ساده رهبری به معنای تاثیرگذاشتن روی دیگران، نفوذ در دل آنها و همراه ساختن آنها می باشد. بنابراین زمانی که دیگران به دلخواه خود و نه از روی اجبار، از شما پیروی می کنند و با شما همراه می شوند، شما در حال رهبری کردن هستید.
براین اساس عنصر کلیدی این تعریف، نفوذ در دل دیگران می باشد. یعنی دیگران رهبر را دوست دارند، او را می پسندند و چون قبولش دارند از وی پیروی می کنند. آنها از وی الهام می گیرند و باور دارند که او می تواند آنها را به خواسته هایشان نزدیک تر کند.
۴ مهارتی که هر رهبری باید داشته باشد
۱. ساختن چشماندازی الهامبخش از آینده
در کسبوکار، چشمانداز عبارت است از تصویری واقعگرایانه، متقاعدکننده و جذاب از جایی که میخواهید در آینده به آن برسید. چشمانداز مسیر رسیدن به هدف را ترسیم میکند، اولویتها را مشخص میکند و مسیر مورد نظر را نشانهگذاری میکند تا در نهایت و پس از طی مسیرتان بتوانید بگوئید که آنچه که میخواستید را بهدست آوردهاید یا خیر.
برای ساختن یک چشمانداز، رهبران با استفاده از ابزاری نظیر پنج نیروی رقابتی پورتر، تحلیل PEST و تحلیل SWOT، بر نقاط قوت سازمان خود تمرکز میکنند و وضعیت موجود خود را مورد تحلیل و ارزیابی قرار میدهند. آنها در مورد چگونگی روندهای آتی صنعت خود و چگونگی رفتار رقبا، تفکر میکنند. آنها چگونگی نوآوری موفقیت آمیز و شکل دادن به کسب و کار و استراتژی خود برای دستیابی به موفقیت در بازارهای آینده را بررسی میکنند و با تحقیقات بازار مناسب، ارزیابی ریسکهای اساسی و تحلیل سناریوهای ممکن، چشمانداز ترسیمی خود را مورد آزمون قرار میدهند.
بنابراین رهبری عبارت است از پیشگامی، حل مسئله، آینده نگری و قانع نبودن به آنچه که در حال حاضر هستید.
پس از اینکه رهبران چشمانداز خود را مشخص کردند، باید سعی کنند این چشمانداز را به شکلی متقاعد کننده در بیاورند. چشمانداز متقاعدکننده، چشماندازی است که افراد میتوانند آن را ببینند، درک کنند و از آن استقبال کنند. رهبران اثربخش تصویری غنی و قوی از آنچه که میخواهند در آینده به آن برسند ارائه میکنند. آنها با استفاده از قصهپردازیِ الهام بخش، چشمانداز خود را به شیوهای که همه بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند، تشریح مینمایند.
۲. انگیزه دادن و الهام بخشی به افراد
یک چشمانداز متقاعد کننده، اساس و پایهای برای رهبری است. اما این توانایی رهبران در انگیزه دادن و الهام بخشی به افرادشان است که به آنها کمک میکند تا چشمانداز مورد نظرشان در ذهن افراد نقش ببندد و در نهایت تحقق یابد.
به عنوان مثال، وقتی که یک پروژهی جدید را شروع میکنید، احتمالا شور و اشتیاق زیادی برای آن دارید. بنابراین احتمال جلب حمایت دیگران در ابتدای پروژه کار آسانی خواهد بود. اما پس از اینکه اشتیاقهای اولیه فروکش کرد، اینکه بتوانید چشمانداز را همچنان برای افرادتان الهام بخش نگه دارید، کار دشواری خواهد بود؛ بهویژه اگر تیم یا سازمان برای انجام کارهایی که منجر به تحقق چشمانداز میشوند، نیاز به تغییرات قابل توجهی داشته باشد. رهبران این موضوع را تشخیص میدهند و در طول پروژه به سختی تلاش میکنند تا پیوندی میان چشمانداز و نیازها، اهداف و آرمانهای افراد ایجاد کنند.
۳. مدیریت تثبیت چشمانداز
این حوزه از رهبری در ارتباط با مدیریت است.
رهبران باید مطمئن شوند که کارهای لازم جهت رسیدن به چشمانداز به خوبی مدیریت میشوند؛ چه توسط خودشان و چه توسط مدیرانی که مشخص کردهاند. آنها باید از تفهیم درست چشمانداز نزد افراد خود اطمینان حاصل کنند. به این منظور، باید برای افراد تیم اهداف عملکرد مشخصی تعیین شود که مرتبط با چشمانداز کلی تیم باشد. برای مدیریت روز به روز فرآیند تثبیت چشمانداز رویکرد مدیریت حاضر در صحنه به شما کمک میکند تا مطمئن شوید که آنچه که باید اتفاق بیفتد در واقعیت نیز اتفاق میافتد.
رهبران باید مدیریت تحول را نیز به شکل اثربخشی انجام دهند. این موضوع به آنها کمک میکند تا مطمئن شوند که تغییرات لازم جهت دستیابی به چشمانداز بهآرامی و بهطور کامل پیاده میشوند و این تغییرات توسط افراد پذیرفته و ازآنها حمایت میشود.
۴. رهبری و ایجاد یک تیم جهت دستیابی به چشمانداز مورد نظر
انتخاب افراد و تشکیل تیم، فعالیتهای بسیار مهمی هستند که توسط رهبران تحولگرا صورت میگیرند. جهت توسعهی یک تیم، رهبران باید ابتدا درک درستی از پویایی تیم داشته باشند. سپس رهبر تیم باید از این موضوع اطمینان حاصل کند که اعضای تیمش از مهارتها و تواناییهای لازم برای انجام کارهای محوله و دستیابی به چشمانداز موردنظر برخوردار هستند. رهبران این کار را با دادن و گرفتن بازخورد به طور منظم و با آموزش و هدایت افراد جهت بهبود عملکرد فردی و تیمی، انجام میدهند.
رهبری شامل جستوجوی پتانسیل رهبری در دیگران نیز میشود. با ارتقای مهارتهای رهبری در میان اعضای تیمِ خود میتوانید محیطی را بهوجود آورید که موفقیت شما را در بلندمدت بههمراه داشته باشد و این مصداقِ با ارزش از یک رهبریِ عالی است.


رهبری چیست؟ – کالج مدیریت
نقش قدرت در رهبری چیست ؟
رهبری چیست؟ ، قدرت «توانایی بالقوه تأثیر و تغییر دیگران» است و بهعنوان بخشی از مرحله تأثیر و تغییر با رهبری ارتباط نزدیک دارد. درواقع توانایی اثرگذاری بر ادراکات و رفتار دیگران، بهمثابه بهرهمندی از قدرت است. وزرا، پزشکان، معلمان و مربیان، همگی افرادی هستند که برای اثرگذاری بر انسان، توانایی باالقوه دارند. آنها هنگام اثر گذاری بر دیگران درواقع از قدرت خود استفاده میکنند ودرپی ایجادتغییرات مطلوب در انسانها هستند.
صفات محوری درشخصیتی رهبری چیست ؟
۱٫ هوش
هوش یا قدرت عقلایی، با رهبری رابطه ای مثبت دارد. بهرمندی از قدرت بیان، قدرت شناخت و قدرت استدلال، از شخص، رهبر بهتری میسازد. هرچند خوشفکری برای یک رهبر امتیاز است، ولی تحقیقات نشان میدهد که اختلاف هوش رهبر نباید با پیروان و زیردستان خود بسیار زیاد باشد؛ زیرا تفاوت زیاد در ضریب هوشی رهبران و پیروان، میتواند اثر عکس داشته باشد. رهبران با توانایی بالاتر، اشتغالات ذهنی فراوانی دارند و عقاید آنها متفاوت است؛ پس در برقراری ارتباط با پیروان به مشکلاتی دچار میشوند.
۲٫ اعتمادبهنفس
یکی دیگر از ویژگیهای شخصی رهبری، اعتماد به نفس است. اعتمادبهنفس را توانایی مطمئن بودن درباره مهارتها و صلاحیتهای مشخص دانسته اند.احساس احترام، احساس اطمینان و اعتقادبه موثر بودن از پی آمدهای اعتماد به نفس است. اعتمادبهنفس اجازه میدهد که رهبر احساس اطمینان کند و تلاشهای وی میتواند در تأثیرگذاری بر دیگران مناسب و صحیح باشد.
۳٫ تشخیص
بسیاری از رهبران نماد تشخیص و تعمیم هستند. تشخیص صحیح نشاندهنده تمایل به انجام دادن کار است و ویژگیهای شخصیتی، مانند قوه ابتکار، پایداری و تسلط بر امور و انگیزش را شامل میشود. افراد بااراده مشتاقاند که خود را نشان دهند. آنها دوست دارند فعالیت کنند و ظرفیت ایستادگی در مقابل موانع را دارند. تشخیص صحیح و تصمیم بهموقع شامل نشان دادن تسلط بر امور در زمانها و مواقعی است که پیروان به هدایت و رهبری نیاز دارند.
۴٫ درستی
درستی از دیگر صفات مهم رهبران است. درستی، کیفیت صداقت و اعتمادبهنفس است. افرادی که پایبند به اصول و اعتقادات هستند و مسئولیت اعمال و رفتار خودشان را میپذیرند، نماد درستی و صداقت هستند. رهبران صادق، روح اعتمادبهنفس را در دیگران میدمند؛ چراکه دیگران باور دارند که آنها به آنچه میگویند، عمل میکنند و وفادار و قابلاتکا و مسئولیتپذیرند. باید گفت درستی و صداقت، رهبر را باورپذیر و مستحق اعتماد میسازد.
۵٫ اجتماعی بودن
ویژگی نهایی و بسیار مهم، اجتماعی بودن رهبر است. اجتماعی بودن به تمایل رهبری برای برقراری روابط مطلوب اجتماعی بازمیگردد. رهبرانی که اجتماعیاند، دوستانه رفتار میکنند و اهل معاشرت، مؤدب، کاردان و سیاستمدارند. آنان به نیازهای دیگران حساساند و تمایل زیادی به برطرف ساختن این نیازها از خود نشان میدهند. رهبران اجتماعی مهارت ارتباط شخصی خوبی دارند و روابط همکاری با پیروان خود را بهخوبی گسترش میدهند.