تعریف سرمایه فکری چیست؟
سرمایه فکری ارزش دانش کارکنان یک شرکت یا سازمان، آموزشهای تجاری و هر اطلاعات اختصاصی که ممکن است برای شرکت نوعی مزیت رقابتی ایجاد کند، سرمایه فکری گفته میشود. سـرمایه فکری به عنوان یک دارایی در نظر گرفته میشود و به شکل گستردهای به عنوان مجموعهای از منابع اطلاعاتی به حساب میآید که شرکت در دسترس خود دارد و میتواند از آنها برای کنترل درآمدهای شرکت، به دست آوردن مشتریهای جدید، ایجاد محصولات تازه یا بهبود وضعیت کسبوکار استفاده کند.
توضیحات مدیر مالی در مورد سـرمایه فکری:
سـرمایه فکری یک دارایی تجاری واقعی به حساب میآید، گرچه محاسبه آن بسیار ذهنی است. شرکتها معمولاً میلیونها تومان به صورت سالانه صرف آموزش کارمندان خود در مباحث ویژه تجاری میکنند یا اینکه برای افزایش شایستگیهای کارمندان پرداخت میکنند. این سرمایه به کار گرفته شده بازدهی برای شرکت تولید میکند که میتواند به ارزش چندین سال تجارت باشد.
با پیشرفت تکنولوژی و تبدیلشدن تکنولوژی به یک عامل متمایزکننده در بین شرکتهای مدرن، سرمایه فکری احتمالاً به نیروی قویتری در بازار تبدیل میشود.
اگر ایده ای در ذهن خود دارید و می خواهید آن را با طراحی سایت عملی کنید، کلینیک کسب و کار را پیگیری کنید.
معادل انگلیسی سرمایه فکری عبارت است از:
Intellectual Capital
سرمایه فکری متشکل است از سه عنصر:
- سرمایه انسانی
- سرمایه ساختاری
- سرمایه رابطه ای (مشتری)
۱ – سرمایه انسانی:
سرمایه انسانی، بنیاد سرمایه فکری است و اصلی ترین عنصر در انجام فعالیت های مرتبط با سرمایه فکری است.
از آن جایی که سرمایه انسانی (نیروی انسانی) شایستگی درک و فهم مسائل را دارد و می تواند با استفاده از تجارب خود همواره امتیاز کسب کند، سرچشمه ای است که دائم درحال نوسازی و ابتکار برای شرکت است.

سرمایه فکری چیست؟ – کالج مدیریت
سرمایه انسانی دارای سه جنبه است:
- توانمندی پرسنل، که دربردارنده ی قابلیت های فردی و زبردستی افراد و میزان بهره برداری سازمان از سرمایه انسانی می باشد.
- ثبات پرسنل، سازمان موظف است در حفظ کارکنان خود کوشا باشد، زیرا فقدان هر یک از کارکنان به منزله ی از دست دادن علم ذخیره شده ی سازمان است.
- رضایت مندی کارکنان، به یک سری از اعتقادات گفته می شود که هر شخص از شغل خود دارد و در اصل سازمان می بایست شرایط رضایت کارکنان از شغل را فراهم آورد.
به طور کلی در سرمایه انسانی توانایی های کارمندان، میزان دانش و اطلاعات آن ها و منش و کردارشان بسیار مهم است.
۲ – سرمایه ساختاری:
هر آن چه که در یک سازمان موجود می باشد و به کارکنان در انجام کارشان کمک می کند را می توان سرمایه ساختاری نامید.
سرمایه ساختاری متعلق به سازمان است و همواره در سازمان می ماند حتی آن زمان که پرسنل سازمان را ترک می کنند.
سرمایه ساختاری چهار بخش دارد:
- ارزش های اخلاقی و فرهنگی که ابتکار را ارزش دانسته و این امکان را به کارکنان می دهد که با پشتکار و سعی و کوشش کار خود را دنبال کنند و در یادگیری و منتقل کردن دانسته هایشان به سایرین اشتیاق داشته باشند.
- سامانه اطلاعاتی، به تجهیزات اطلاعاتی سازمان گفته می شود که برای وارسی و نظارت درست و دقیق دانش و اطلاعات استفاده می شود.
- جریان کار سازمان، روش های فعالیت هایی است که سازمان انجام می دهد که کارکنان از منبع های اطلاعاتی که در شرکت وجود دارد بهره ببرند و مسئولیت خود را به نحو احسنت انجام دهند.
- توان فکری، از طریق درج و ضبط ابتکارات و علامت های بازرگانی در هر سازمان حاصل می شود.
۳ – سرمایه رابطه ای (مشتری):
سرمایه رابطه همه اتصالات بین سازمان و هر شخص یا مجموعه ی دیگر را در برمی گیرد که شامل متقاضیان، کارکنان (پرسنل) ، سرمایه گذارها و … می شود.
سرمایه رابطه ای در راستای اجرای ارزش ها و اعتبارات سازمان، نسبت به سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری تاثیر بیشتری دارد.
مشتری می تواند با اهمیت ترین و اساسی ترین بخش سرمایه ی رابطه ای باشد، زیرا پیروزی و کامیابی یک شرکت و سازمان به دارایی مشتری بستگی دارد.
شیوه های اندازه گیری سرمایه فکری:
- به وسیله ی نمونه رایج و شناخته شده (IC)
- به وسیله ی مدل بهای غیرقابل لمس حساب شده (CVI)
- به وسیله ی پولیک یا همان نسبت ارزش افزوده شده فکری (AVIC)