اکوسیستم
اکوسیستم بازاریابی ، واژه اکوسیستم، برگرفته از علم زیستشناسی از ترکیب دو واژه بومشناسی (ecology) و سیستم تشکیل شده است. بنابراین اکوسیستم مفهومی است که محیط زیست گیاهی و حیوانی، پویاییهای جمعیت، رفتار و تکامل را با هم یکپارچه میکند. رهیافت اکوسیستم، مطالعه فرضههای رفتار بشری در چارچوبی از تعاملهایی است که بین افراد و محیط هایشان رخ میدهد (فاریلنگر، ۲۰۱۵). درباره مفهوم اکوسیستم تفاوتهایی در میان تعاریف وجود دارد و انشعابهایی نیز از این تفاوتها استنباط شده است؛ ولی بهطور کلّی سه خصوصیت مشترک در بین همه تعاریف وجود دارد که عبارتاند از: ۱٫ عناصر جاندار؛ ۲٫ عناصر بیجان و ۳٫ تعامل آنها.
اکوسیستم بازاریابی چیست ؟
هیچ محصولی نمی تواند یک مزیت رقابتی مادام العمر برای مشتریان خلق کند. اما اگر مصرف کنندگان درگیر یک پایگاه خاص شوند، موضوعی مثل سیستم عامل ویندوز، سپس می توانید محصولات جدیدی عرضه نمود که درگیر آنها هم خواهند شد. محصولاتی مانند نرم افزار های کامپیوتری از این جمله هستند. برند ماکروسافت طی چندین سال اخیر از مفهوم بهره جسته است. حتی مهم تر از آن، این اکوسیستم ها یا پایگاه ها باعث می شوند مشتریان خلاق در خارج از شرکت نیز ارزش منحصربه فرد خود را ایجاد کنند.اکوسیستم بازاریابی یک مفهوم کامل از استراتژی بازاریابی شرکت های مخابراتی هستند که به هر قیمتی محصولی را به دست مشتری می رسانند و پس از یک دور مصرف، مشتری ملزم به تمدید اعتبار خواهد بود. راه اندازی باشگاه مشتریان و ارائه تخفیفات دوره ای به مشتریان شرکت ها در پی خلق یک اکوسیستم بازاریابی هستند.
اکوسیستم استعداد: داخلی در مقابل خارجی
دیان اسبر: سؤالی که بسیار به گوش می رسد، ازدیاد بازیگرانی است که به هدایت اکوسیستم ها توسط شرکتهای مختلف کمک کرده و این چالشها را مورد توجه قرار می دهند. در گذشته، شما یک نماینده یا تعداد اندکی شریک داشتید، ولی اکنون با ۵۰، ۷۰ یا ۱۰۰ بازیگر متفاوت سروکار دارید که به بخشهای کوچکی از آن اکوسیستم کمک می کنند.
بنابراین باید تصمیم بگیرید آیا این تشکیلات بهینه است و اگر نیستند، چطور به طور استراتژیک تصمیم میگیرید که چه کسی در سخت ترین مسیرها شریکتان باشد و چه چیزی را به درون سازمان بیاورید؟
برایان گافمن: بنده مایلم به مانند استراتژی هالتر به آن فکر کنم. شرکتهایی که مجبورید با آنها کار کنید، شامل بازیگران بسیار بزرگ و بسیار کوچک هستند. بازیگران بسیار بزرگ دارای نام هایی مانند گوگل، فیس بوک و آمازون می باشند. اگر شما با آن شرکت کار نمی کنید، خواه سعی کنید تماس مستقیم با مشتریان داشته باشید یا B2B، صادقانه بگویم در مسیری نیستید که به اهدافتان برسید.
از طرف دیگر، باید با بازیگران کوچک کار کنید، زیرا آنها سریع به نوآوری می رسند. بنابراین، این دو را با هم ترکیب کردم. بدین منظور شما باید سه کار انجام دهید. ابتدا باید کسی را داشته باشید که مسئول فناوری باشد. دوم این بخش بستگی به این دارد که آیا B2B است یا B2C. باید گروه های عملیاتی داشته باشید، زیرا آنها بسیاری از سیستمها را راه اندازی می کنند. این گروه ها می توانند در حوزه IT باشند ولی اگر این گونه باشد، بهتر است که دارای یک شریک بسیار نزدیک باشید. بخش سوم، خلاقیت است و بنده طرفدار داشتن خلاقیت در داخل سازمان هستم و البته به کار مدل نمایندگی نمی آید – ترکیبی از قابلیتهای خلاقیت درون و بیرون از سازمان در واقع منجر به دستیابی به موفقیت می شود.
دیوید مورگن: اگر می خواهید یک محصول منحصر به فرد تولید کنید که اهمیت برند شما را به همراه داشته باشد و مشتری شما را درک کند، در واقع نیاز به ایجاد کارخانه تولید محتوا دارید. به محض اینکه شما توانایی خلق انواع مختلف محتوا را داشته باشید، می توانید از آن نگهداری کرده، آنرا بهینه سازی کنید و سریعتر از محصولاتتان تغییرش دهید. در واقع، این امر منجر به توسعه دیدگاه های مشتری و محصولات جدید در آینده می شود.

اکوسیستم بازاریابی – کالج مدیریت
فرآیند و نگاه فرآیندی به اکوسیستم -اکوسیستم بازاریابی
اگر بازاریابی محتوایی را یک اکوسیستم در نظر بگیریم، فرآیندهای موجود در آن، همانند فرآیندهای اکوسیستم کسبوکاری است.
این فرآیندها شامل «رشد» ، «بلوغ» ، «شکوفایی» ، «رقابت» ، «انتقال» و «مرگ» هستند.
در یک اکوسیستم بازاریابی محتوایی همواره میتوان فرآیندهای مختلفی را مشاهده کرد.
رشد: ظهور خلق/تولید محتوا در موضوعات مختلف و افزایش حجم محتوای فارسی در وب.
این فرآیند اوایل دهه هشتاد و با ظهور سیستمهای وبلاگنویسی قوت و شدت گرفت.
بلوغ: تلغیظ و بالغتر شدن محتواهای متنی، از دلنوشته به سمت نوشتههای پربارتر، تخصصیتر و غنی تر.
این فرآیند در وب فارسی حداقل از اواسط دهه هشتاد شروع و تا به امروز ادامه یافته است.
شکوفایی: فرآیند جذب ترافیک و رسیدن به هدفهای مورد نظر در بازاریابی محتوایی بود که حداقل از اوایل دهه ۹۰ و با فراگیر شدن روشهای خرید آنلاین فراگیر شدند.
این فرآیندها محتوا را از «پر کننده صفحه» به «ابزار جذب و هدایت ترافیک» تبدیل کردند.
شکوفایی اکوسیستم بازاریابی محتوایی هنوز کامل نشدهاست و ما همچنان شاهد رشد روشهای جذب ترافیک، در کنار رشد و بلوغ الگوریتمهای گوگل هستیم.
رقابت: زمانی رخ خواهد داد که سازمانها و شرکتها برنامه اصلی بازاریابیشان را بر مبنای «بازاریابی محتوایی» قرار دهند و تدوین استراتژی محتوا را روشی برای رقابت تجاری ببینند.
رقابت و حذف افراد ضعیفتر در رقابت، یکی از اصلیترین اجزای اکوسیستمهاست.
انتقال و مرگ: دو فرآیند تقریبا همزمان و همراستا در اکوسیستم بازاریابی محتوایی هستند.
به این معنا که با از بین رفتن و ناکارآمدی راهکارهای ناشی از استراتژی محتوا در یک حوزه خاص، یا استراتژیهایی که «مرده به دنیا میآیند» پس از مرگ، راهنما و راهکاری برای استراتژیهای محتوای جدیدتر و راهکارهای بهتر باشند.
میتوان نگاه دیگری هم به این مقوله داشت و آن «چرخه عمر محتوا» است که از نظر من در زیر سیستم محتوا جاری است تا خود اکوسیستم
این فرآیند تقریبا هنوز متولد نشدهاست و ممکن است سالهای سال به طول بینجامد.
اکوسیستم بازاریابی محتوایی هنوز در حال بلوغ و شکوفایی است و چرخههای متعدد آن هنوز تا کامل شدن راهی طولانی در پیش دارند.