استراتژی چیست ؟ -استراتژی سرپرستی
استراتژی سرپرستی ، برای اینکه بدانیم استراتژی چیست اول باید مقدمه ای از مفهوم آن را بیان کنیم؛ استراتژی در گسترده ترین معنای خود، ابزاری است که افراد یا سازمان ها از طریق آن به اهداف خود دست پیدا می کنند. بسیاری از کتب و مقالات موجود در این حوزه، تعاریف مختلفی از واژه استراتژی را ارائه می کنند. وجه مشترک تمام تعاریف برای پاسخ به این سوال که استراتژی چیست؟ این است که استراتژی بر دستیابی به اهداف خاص تمرکز دارد و شامل تخصیص منابع است؛ و اینکه چند تصمیم یا اقدام سازگار، درست یا منسجم را نشان می دهد. برنامه ریزی و پیاده سازی استراتژی، بزرگترین کار سازمان است، در زمان مرگ و زندگی، مسیر بقا یا انقراض همراه سازمان است و نمی توان بررسی آن را نادیده گرفت. این را باید بخاطر داشت برای دستیابی به هدفی بزرگ به یک استراتژی هوشمندانه نیاز خواهید داشت تا بتوانید همیه در بازار رقابت کنید.
تاریخچه و معنی استراتژی چیست؟
استراتژی سرپرستی ، امروزه استراتژی یا راهبرد واژهای است که به طور معمول در حوزه مدیریت به کار گرفته میشود ولی محدود به بخش خاصی نمیشود. فکر کردن و نوشتن در مورد استراتژی (راهبرد) به گذشتههای دور برمیگردد و با یک تاریخ منحصر به فرد روبهرو هستیم.
تعریف سرپرستی: -استراتژی سرپرستی
به عنوان یکی از شغل های در اروپا بعد از جنگ جهانی اول شکل گرفت که درآن جنبه های فنی و نظارت بر انجام کار افراد مورد توجه قرار گرفت. با گسترش سازمان ها به اهمیت کارها، سرپرستان نیز افزوده شدن به طوری که بدون سرپرستان انجام کار دشوار بود. اهمیت نقش سرپرستان به عنوان مدیران نیروی کار در اجرا عملیات سازمان های آموزشی و تحقیقاتی برای آموزش سرپرستی ایجاد گردید. در تمامی کارهای صنعتی، تولیدی و خدماتی جایگاه و نقش سرپرستان از اهمیت خاص برخوردار است زیرا این گروه از مدیران علاوه بر اینکه حلقه ارتباطی موثر میان کارکنان و مدیران هستند می توانند فعالیت های کارکنان را در جهت هدفهای سازمان نیز رهبری کنند و استفاده صحیح و مفید از امکانات و منافع موجود موجب می گردد هماهنگی میان واحدهای سازمان ایجاد شود و نهایتا به وسیله دستور موثر تقسیم کار ، ارزش یابی و نظارت نیروی خود را به نحوه مطلوبی هدایت نمایند.
اگر به دنبال صفحه اول در گوگل هستید سئو سایت کلینیک کسب و کار را امتحان کنید.

استراتژی سرپرستی – کالج مدیریت
اصول سرپرستی :
۱- وظایف و مسئولیت های افراد سازمان باید کاملا از قبل مشخص شده باشد. معمولا وقتی به کسی وظیفه کاری داده می شود، قبل از هر چیز باید بداند از او چه می خواهند و وسایل و ماموریت ها شخص کدام هستند.
۲- افراد باید در انجام دادن وظایف خود هدایت شوند. هر فردی در سازمان علاقمند به آگاهی از اتفاقاتی است که در سازمان رخ می دهد و به کار پرسنل ارتباط دارد.
۳- فعالیت اعضای سازمان باید مورد توجه قرار بگیرد. اگر کار افراد گروه مورد توجه باشد کارمندان بیشتر به کار علاقه مند خواهند شد.
۴- کار نا موفق باید مورد انتقاد قرار بگیرد. انتقادات باید خصوصی انجام گیرد تا جنبه عملی داشته باشد. عیب جویی در حضور دیگران ممکن است سبب ناراحتی بقیه اعضا گردد.
۵- به خدمتکاران سازمان باید باید اجازه داد تا مسئولیت های بیشتری را بپذیرند. سرپرست موفق کسی است که بتواند شخص با لیاقتی را جانشین خود نماید.
۶- کارکنان باید برای استعدادهای خود تشویق شوند. سرپرستانی در کار موفق می شوند که بتوانند عملکرد افراد تحت سرپرستی خود را به کار بیندازند تا با استفاده از پیشنهادات و عقاید جدید آنان، روز به روز بر موفقیت کار می افزاید.
۷- محیط کار باید تمیز و بهداشتی باشد و از هر گونه آلودگی به دور باشد. بسیاری از سرپرستان نه تنها در انجام کارهای کم خطر به مسایل بهداشتی و مصونیت محیط کار توجهی ندارند بلکه در کارهای خطرناک هم، توجهی به مساله خطر نمی نمایند.
ازجمله نقشها و وظایف سرپرستان میتوان به این موارد اشاره کرد:
- هدایت و هماهنگی فعالیتهای کارکنان، مانند بازرسان، اپراتورها یا سازندگان
- همکاری با سایر سرپرستان برای ایجاد هماهنگی فعالیتهای درون یا بین واحدها
- برنامهریزی و زمانبندی اقدامات و توالیهای تولید برای رسیدن به اهداف تولید
- بازرسی مواد، محصولات یا تجهیزات برای تشخیص نقص یا خرابی
- نظارت و پایش بر تجهیزات اندازهگیری، شمارشگرها و سایر شاخصها برای اطمینان از انطباق آنها با استانداردهای تولید
- انجام آموزش کارکنان در خصوص تجهیزات، کار و ایمنی یا ارجاع دادن آموزش کارکنان به کارکنان باتجربه
- تشریح مشخصات، طرحها، دستور کار، و سیاستهای شرکت برای کارگران
- نگهداری سوابق مربوط به حضور و ساعات کار کارکنان
- مطالعه و تجزیهوتحلیل نمودارها، دستور کار، برنامههای تولید و گزارشها برای تعیین الزامات تولید و ارزیابی برآوردها و خروجیهای فعلی تولید
- صدور درخواست مواد موردنیاز، لوازم، قطعات و یا تعمیر تجهیزات
- نگهداری دادههای عملیاتی مانند زمان، تولید، و هزینهها و فراهم کردن گزارشهای مدیریتی در زمینه نتایج تولید
- تعیین استانداردها، بودجه، اهداف تولید و نرخها بر اساس سیاستهای شرکت، تجهیزات و دسترسی به نیروی کار و حجم کار
- مشورت با مدیریت یا کارکنان برای حل مشکلات، درخواستها و شکایات کارکنان
- تنظیم ماشینآلات و تجهیزات
- ارائه پیشنهاد یا اقدامات لازم برای ایجاد انگیزه در کارکنان و بهبود روشهای تولید، عملکرد تجهیزات، کیفیت محصول یا کارایی
- ارائه پیشنهاد در خصوص استخدام، ارزیابیها یا ترفیع کارکنان
- طراحی و توسعه محصولات جدید و فرایندهای تولید
- اجرای مقررات ایمنی و بهداشت